۶ ویژگی یک مقالۀ خوب:
وقتی صحبت از حوزهای به وسعت حوزۀ فناوری اطلاعات در میان باشد، با تعداد زیادی از موضوعات و رویکردها مواجهایم و به همین دلیل، تعیین ویژگیهای یک مقالۀ خوب، پیچیدگیهای زیادی دارد. ما در اینجا فقط به چند مورد از مهمترین ویژگیها اشاره میکنیم:
۱-موضوع مقاله با حوزۀ فعالیت شرکت یا نویسنده همخوانی داشته باشد.
ما از شرکت حوزۀ IT انتظار نداریم که راجع به گران شدن لبنیات یا طریقۀ درمان ناباروری مقاله منتشر کند! حوزۀ فعالیت هر شرکت تا حد زیادی مشخص میکند که موضوع مقالات منتشر شده از سوی آن باید در چه چارچوبی باشد. برای شرکتهایی که در حوزۀ فناوری اطلاعات مشغول به فعالیت هستند، در عمومیترین حالت میتوان انتظار مقالاتی راجع به فرآیندهای کسبوکار یا مسائل مربوط به توسعۀ فردی را داشت و در تخصصیترین حالت نیز، مسائلی راجع به دانش تخصصی و نظری این حوزه.
برای یک شرکت فناوری اطلاعات، دستهبندیهای متعددی وجود دارد و میتوان گفت که مقالۀ منتشر شده باید در زمینههایی از این قبیل باشد: آموزش تخصصی، نرمافزار، سختافزار، آموزش عمومی، فرهنگ سازمانی، فرآیندهای کسبوکار، توسعۀ فردی، محصولات فناوریاطلاعات و خدمات مربوط به فعالیت شرکت.
۲-موضوع مقاله و متن مقاله، با هم تناسب داشته باشند.
معمولاً موضوع مقاله را با تیتر اصلی مقاله و تصویری که به مخاطب نشان میدهیم، مشخص میکنیم؛ مخاطب هم به دنبال خواندن همان موضوعیست که در تیتر اصلی مقاله مطرح شده است. اگر در متن خود نتوانیم این انتظار مخاطب را برآورده کنیم، مخاطب از خواندن مقالۀ ما دلسرد میشود و درواقع نمیتوانیم جواب اعتمادی که به ما کرده است را بدهیم.
ضمن اینکه با دستهبندی محتوای مقاله و با نوشتن تیترهای منظم و مفید نیز میتوانیم محتوای مقالۀ خود را از لحاظ تعداد کلمات، ترتیب قرارگیری موضوعات و اهمیت موضوعی هر قسمت، ارتقاء و بهبود دهیم.
۳-مقاله تا حد امکان ساده نوشته شده باشد.
سادهنویسی هرگز به معنای سهلانگاری نیست؛ اگر اصلیترین هدف هر مقاله را، بهرهبردن خوانندۀ مقاله از متن در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که سادهنویسی چقدر ضرورت دارد. شما بهعنوان نویسندۀ یک مقاله باید درک عمیقی از موضوع مقاله و مخاطب خود داشته باشید تا بتوانید ساده بنویسید.
ساده نوشتن به این معنی است که در زمان نگارش مقاله، تا حد امکان تلاش کنید که از طریق داستانها، مثالها، دستهبندیها و مواردی از این دست، به مخاطب کمک کنید که قدمبهقدم با موضوع مقاله همراهی کند. البته باید همواره در نظر داشته باشیم که سادهسازیِ بیشاز حد نیاز، ممکن است باعث از دست رفتن تأثیرگذاری و اصالت و دقت محتوا شود؛ بنابراین، سادهنویسی را میتوانیم تلاش برای ایجاد ارتباط واقعی با مخاطبِ واقعی بدانیم و تا همین حد کافیست.
۴-مقاله شامل تصاویر،جداول، نمودارهای کمککننده باشد.
تفاوت یک صفحۀ اینترنتی با یک محتوای صرفاً متنی این است که در صفحۀ اینترنتی، رفتار کاربر و عادتهای دیداری و کارکردیِ او نیز اهمیت بسزائی دارد؛ بستر وبلاگ و وبسایت به ما این امکان را میدهد که علاوهبر تواناییهای متن، از مزیتها و امکاناتی که این بستر در اختیارمان قرار میدهد نیز نهایت بهره را ببریم.
از اصلیترین مزیتهایی که در فضای وب میتواند به خواناتر شدن و بهتر درکشدنِ یک مقاله کمک کند، استفادۀ هوشمندانه از نمودارها، جدولها و تصاویر است. این امکانات، میزان مشارکتجوییِ خواننده با متن را افزایش میدهند و زمانی که این اتفاق بیافتد، مخاطب درک بهتری از مقاله خواهد داشت.
۵-اگر ترجمه، بازنویسی یا اقتباس از کتاب یا محتوای دیگری است، حاوی منابع و مآخذ باشد.
اعتبار متن اهمیت دارد و اخلاق حرفهای ایجاب میکند که نه تنها در حوزۀ فناوری اطلاعات، بلکه در هر حوزۀ دیگر نیز اگر در فرآیند نوشتن متن از مرجع یا منبع دیگری استفاده شده باشد، نام آن منبع ذکر شود. این کار باعث میشود که آن دسته از مخاطبین مقاله که مشتاق یادگیری بیشتر در رابطه با مقاله هستند بتوانند دسترسی بهتری به اطلاعات برای ادامۀ فرآیند مطالعۀ خود داشته باشند و مسلماً باعث میشود که مقالۀ ما نیز موثقتر و معتبرتر شود.
۶-اصول ویراستاری و مناسبنویسی در آن رعایت شده باشد.
یک چالش بسیار رایج که در مقالهنویسی اهمیت دارد، نگارش صحیح است. اگر لحن مقاله و نوع نوشتار مقاله به گونهای باشد که حواس مخاطب را بر ایرادهای نوشتاری متمرکز کند، به مرور اعتماد مخاطب نسبت به مقاله از دست میرود.
علاوهبر ایرادهای نگارشی، در حوزۀ فناوری اطلاعات، چالش دیگری نیز وجود دارد و آن استفادۀ بسیار زیاد از واژههای انگلیسی و واژههای تخصصی است. این امر به خودی خود اشکالی ندارد و تقریباً اجتناب ناپذیر است اما بهتر است که با توجه به سطح دانش مخاطب از کلماتی اینچنینی استفاده شود. اتفاقاً در بسیاری از موارد، جایگزینهای غیرمتعارف فارسی میتوانند مانع فهم صحیح مطلب شوند که در این مورد نیز میتوان مجدداً اهمیت تصاویر، جداول و نمودارها را درک کرد.
۶ پیشنهاد در ارتباط با نوشتن مقاله:
۱-بد بنویسید، ولی بنویسید.
دچار ایدهآلگرایی نشوید و نوشتن را امتحان کنید. نوشتن نیز مانند سایر مهارتهایی که در زندگی کسب کردهایم به تمرین و استمرار نیاز دارد و نمیتوان آن را صرفاً در ذهن بهبود داد. برای یادگیری شنا، حتما باید تنی به آب بزنیم.
۲-موضوع خود را تا میتوانید جزئیتر انتخاب کنید.
مفاهیم هرچقدر عامتر و انتزاعیتر باشند، مناقشهبرانگیزتر خواهند بود و اعلام نظر و بررسی دقیق آنها نیاز به دانش عمیقتر و فرصت بیشتر خواهد داشت. شاید یک مقالهی کوتاه نتواند مطلب را به اندازهای که موردنیاز است واکاوی کند.
۳- به برنامۀ زمانی مقید باشید.
اگر ریتم تولید محتوای شما منظم نباشد، فرآیند یادگیری و بهبود مهارت نوشتن در شما بسیار کند پیش خواهد رفت. تا میتوانید به برنامههای زمانی خود پایبند باشید و با هر کیفیتی که میتوانید، بنویسید.
۴- مقاله بخوانید.
بهترین راه برای آشنا شدن با هر حوزهای چه در تجارت و چه در تولید محتوا، شناخت از آن حوزه است. اگر میخواهید مقالههای بهتری بنویسید، حتما نیاز دارید که مقالههای بیشتری بخوانید و با این کار به صورت ناخودآگاه و بعضاً آگاهانه، و به مرور، توانایی نویسندگی را در خود تقویت کنید. ضمن اینکه این مقالهها به صورت همزمان، دانش شما را از حوزۀ مدنظرتان افزایش میدهند و با یک تیر میتوانید دو نشانه را هدف بگیرید.
۵-به بازخوردها توجه کنید.
نوشتۀ شما با خود شما متفاوت است. اگر توان شنیدن بازخوردها و نظرات دیگران راجع به نوشتۀ خود را نداشته باشید و دائماً در صدد دفاع از آن چیزی که نوشتهاید بر بیایید، ممکن است هیچوقت نتوانید توانایی خود را بهبود دهید. به جای این کار، بهتر است تلاش کنید از تمام نظراتی که میشنوید استفاده کنید و یک زاویۀ دید جدید به متنی که نوشتهاید پیدا کنید. نشانۀ توجه به بازخوردها و افزایش مهارت، این است که در نوشتههای خود در مقاطع زمانی مختلف، بتوانید سیر بهبود را مشاهده کنید و این اتفاق بسیار لذتبخش خواهد بود.
۶-نوشتههای قبلی خود را بهبود دهید.
علاوهبر نوشتن مطالب و مقالههای جدید، باید هرازگاهی سراغ مقالهها و متنهای قبلی خود برویم و آنها را نیز بهبود دهیم. این کار میتواند منجر به افزایش توانایی ما در درک مطالب و نوشتن مقاله شود و به ما نحوۀ انتقاد صحیح را نشان دهد. چرا که این بار اطمینان داریم که نقد ما بر نوشتۀ خودمان غرضورزانه نخواهد بود!
در پایان، باید یادآوری کنم که هرکدام از مواردی که در این مقاله راجع به آنها صحبت شده است، میتواند محل سوء تعبیر نیز باشد و فرآیند یادگیری هیچگاه توقفپذیر نخواهد بود. بهتر است که هرکدام از ما، تمام تلاش خود را برای افزایش دانش نظری خود و بهبود مهارتهای عملی خود به کار ببندیم و مقالاتی از این دست تنها میتوانند تلنگری محسوب شوند که در این مسیرِ طولانی و پر پیچوخم، بهتر بتوانیم راه خود را پیدا کنیم.